چند روز پیش داشتم با یکی از آشنایان در مورد کنکور صحبت می‌کردم. گفتم بد نیست، اینجا هم بنویسم.

انتظار من اینه که صحبت‌های من رو در حد صحبت‌هایی که تو استخر با بغل دستی انجام میشه، در نظر بگیرید و اگر ازش خوشتون نمیاد به سادگی عبور کنید. کما این که واقعاً هم چند روز پیش تو استخر همین بحث‌ها پیش اومد :)

قبل از اون لازمه به مسئله‌ای اشاره کنم که امیدوارم، آموزش دیجیتال رو با آموزشی که در دوران کرونا توسط مدارس و دانشگا‌ه‌ها انجام شد، اشتباه نگیرید. این که دقیقاً همون کلاس فیزیکی رو بدون درک بستر آنلاین، در یک محیط آنلاین برگزار کنیم، معجزه رخ نمیده. چیزی که رخ میده در حد فاجعه است و معایب هر دو روش دیجیتال و حضوری رو توأمان داره.

اگر در این آموزش‌ها شرکت کرده باشید، یادتون هست که محیط تعاملی بود و چت داشتیم ولی تنها تعامل ما با مدرس در حد حضور غیاب بود. بقیه جاها نه مدرس فیدبک خوبی می‌گرفت و نه دانش‌آموزان و دانشجوها می‌فهمیدند که داستان چیه. اکثراً هم دنبال کار و زندگی خودمون بودیم (شاید حتی می‌خوابیدیم) و مدرس‌ هم برای خودش حرف می‌زد و اتفاقاً اون هم ناراحت بود.

از این مقدمات که بگذریم، به نظرم یکی از بهترین راه‌ها - اگر نگویم بهترین راه - موفقیت در کنکور، استفاده از «آموزش دیجیتال» هست. قاعدتاً منظورم کسی نیست که در مدارس برتر تهران درس خونده و می‌خواد کنکور کارشناسی بده (و یا کارشناسی‌اش رو در شریف گذرونه و حالا می‌خواد، ارشد امتحان بده).

منظورم کسی مثل خودمه که در شهر نسبتاً کوچکی مثل یزد یا روستای کوچکی در جای دیگه زندگی می‌کنه. چنین فردی به سختی می‌تونه به بهترین معلمان و اساتید دسترسی پیدا کنه.

به شخصه در بین اطرافیان زیاد می‌بینم که با وجود این که در بهترین مدارس یزد درس می‌خونند ولی باز هم کیفیت آموزشی پایین هست. از شروع دوران کرونا متوجه این مسئله شدم که با این که خواهرم در مدرسه نمونه دولتی بود؛ ولی باز معلم‌شون نمی‌تونست به خوبی ساده‌ترین مسائل ریاضی رو یاد بده و منتقل کنه.

تجربه دبیرستان خودم هم تقریباً به همین شکل بود و با این که کوه کنده بودم (!) و نمونه دولتی قبول شده بودم، باز آموزش چنگی به دل نمی‌زد. نمی‌گم همه معلم‌ها بد بودند اما داشتیم معلم‌هایی که شب قبل از روی کتاب قلم‌چی درس رو حفظ می‌کردند و فرداش همون‌ها رو صرفاً پای تخته می‌نوشتند و انتظار داشتند که ما بفهمیم (و تنها چیزی که می‌فهمیدیم، تشابه ۱۰۰ درصدی مطالب با کتاب قلم‌چی بود).

نمی‌خوام به مدارس و کیفیت آموزش نق بزنم. بلکه می‌خوام بگم که اگر حس کردید که آموزش‌های مدرسه یا دانشگاه‌تون به «هیچ» دردی نمی‌خوره، بهترین دوره‌های آموزشی از بهترین اساتید بصورت تقریباً رایگان در اختیارتون هستند.

به نظرم اگر الان کسی بگه که من ریاضی بلد نیستم چون معلم خوبی ندارم، چندان استدلال خوبی مطرح نکرده. به سادگی می‌تونه تو اینترنت سرچ کنه و دوره‌های رایگان زیادی براش پیدا میشه. البته به فرض این که دسترسی حداقلی به اینترنت و موبایل داشته باشه که به احتمال زیاد شما دارید.

به همین شکل میشه راجع به درسی مثل سیستم‌عامل و الگوریتم و پایگاه داده و شبکه‌های کامپیوتری حرف زد. تو مکتب خونه ده‌ها کورس راجع به این مسائل وجود داره که میشه دید.

اما چه ویژگی‌هایی هستند که باعث میشن، آموزش دیجیتال نسبت به آموزش فیزیکی برتری پیدا کنه؟

اولین ویژگی اینه که این آموزش‌ها معمولاً نسبت به آموزش فیزیکی کیفیت بسیار بالاتری دارند. حتی همین که استاد می‌دونه که فیلم کلاس قراره ضبط بشه، با آمادگی بسیار بیشتری سرکلاس میاد.

علاوه بر این، اکثر آموزش‌های دیجیتال براشون وقت فوق‌العاده زیادی صرف میشه. مخصوصاً محتواهایی که از قبل ضبط میشن واقعاً کیفیت خیلی خوبی دارند. علتش هم اینه که طرف احتمالاً کلی ذهنش درگیره تا بتونه حرف‌هاش رو سازمان یافته کنه و داخل ویدئو ضبط کنه. بعد از اون هم کلی وقت برای ادیت ویدئو می‌گذاره. و نتیجه این میشه که برای ۲۰ ساعت آموزش شاید نزدیک به ۲۰۰ ساعت (و حتی بیشتر) وقت صرف میشه.

این رو مقایسه کنید با آموزش فیزیکی که معلم که ممکنه ذهنش درگیر هزارتا مسئله خانوادگی و مالی باشه، سرکلاس میاد و حالا می‌خواد آموزش بده.

حتی از نظر ذهنی هم نگاه کنید، نفر اول می‌دونه که یک‌بار فیلم ضبط می‌‌کنه و هزاران بار دیده میشه و نفر دوم می‌دونه که قراره همین مطلب رو صدها بار با محتوای تقریباً یکسان بگه.

دومین ویژگی اینه که محدود به «مکان زندگی» نیستید. یعنی دیگه فرقی نمی‌کنه که در تهران زندگی می‌کنید یا اهواز. همین که به اینترنت دسترسی داشته باشید، اوضاع یکیه. به علل مختلف، اکثر معلمان و اساتید برتر تو تهران هستند و خیلی وقت‌ها کسانی که تهران نیستند، به سختی می‌تونند در محضر اساتید خیلی خوب بشینند و استفاده کنند.

احتمالاً می‌دونید که تو تهران مدارسی هستند که شهریه‌های عجیب غریب می‌گیرند و طوری با بچه‌ها کار می‌کنند و بهشون آموزش میدن که تقریباً همشون دانشگاه‌های برتر قبول میشن.

این‌طور که یکی از دوستانم تعریف می‌کرد، تقریباً ۱۰ سال پیش پدر و مادرش برای این که «آینده» بچه‌شون رو تأمین کنند، پراید زیرپاشون رو فروختند و به مدرسه خاصی رفت و بعد شریف قبول شد. حالا این که لزوماً شریف‌رفتن با تأمین آینده یک معنا میده، بحثی هست که الان مدنظر من نیست. ولی از نظر خانواده وظیفه مدرسه انجام شده و رتبه کنکور بدست اومده.

تو راهروهای دانشگاه شریف، با خیلی از بچه‌ها هم‌کلام می‌شدم و یک ویژگی مشترکی که بین خیلی‌هاشون می‌دیدم، مدارس‌شون بود.

به چه روشی جز آموزش دیجیتال، میشه با افراد این چنینی رقابت کرد؟

به شخصه، در زمان کنکور چندان رقابتی فکر نکردم و دنبال این نبودم که فلان نکته رو به دوستم نگم که از من جلو نزنه! کما این که من رتبه یک ارشد شدم و دقیقاً دوستم که با هم (از راه دور) ارتباط زیادی داشتیم، رتبه دوم شد.

اما بالاخره کسی که می‌خواد دانشگاه بهتر قبول بشه باید یک مزیت رقابتی‌ای داشته باشه یا نه؟ چطوری می‌خواد با افرادی که در محضر بهترین اساتید نشستند رقابت کنه؟ کسانی که میشه با یک ساعت نشستن پای حرف‌شون به اندازه یک عمر مطلب یاد گرفت.

به نظرم راهی جز این نداره که خودش هم در محضر همون اساتید (یا اساتید مشابه) بشینه و این ممکن نیست مگر این که خونه‌اش رو عوض کنه یا از پتانسیل‌های فضای دیجیتال استفاده کنه.

واقعاً متأسفم برای پدر و مادرهایی که در زمان کنکور، اینترنت و کامپیوتر رو از بچه می‌گیرند که بشینه درس بخونه (شاید چون خودشون تنها استفاده‌شون از اینترنت، ول‌چرخیدن در ایسنتاگرام است). درس خوندن رو هم معادل این می‌دونند که هر روز بعد از مدرسه، بالاجبار بچه‌ رو بفرستند «قرائت خونه» که همراه دوستانش در محیطی آروم بشینه، کتاب‌هاش رو مطالعه کنه.

فکر می‌کنند این‌طوری به بچه لطف می‌کنند. درس خوندن دیگه به سبک قدیم که طرف بره داخل زیرزمین و خودش رو ماه‌ها محبوس کنه که بتونه کنکور قبول بشه، جواب نمیده.

شاید ۱۰ سال پیش جواب می‌داده؛ اما الان دیگه جواب نمیده. به نظرم انقدر پدر مادرها به این شکل به بچه‌ها برای «موفقیت» فشار آوردند که می‌بینیم بعد از تموم شدن کنکور، هرگز حاضر نیستند لای هیچ کتابی رو باز کنند.

شاید فکر کردن به این سؤال بد نباشه که در زمانه‌ای که افراد زیادی برای کنکور روزانه حدوداً بین ۶ الی ۹ ساعت درس می‌خونند، چرا بعضی افراد می‌تونند با اختلاف عملکرد بهتری داشته باشه؟ آیا «ساعت مطالعه» رابطه مستقیمی با «رتبه کنکور» داره؟

به نظرم جواب این سؤال بیشتر از این که به «ساعت مطالعه» بستگی داشته باشه، به «روش مطالعه» و «محتوای آموزشی» بستگی داره.

و سومین ویژگی اینه که آموزش دیجیتال با ترجیحات ما تنظیم میشه. اگر مطلبی رو بلدید، می‌تونید ازش عبور کنید و اگر مطلبی براتون کاملاً جا نیافتاده، میشه فیلمش رو چند بار دید.

کدوم معلم خصوصی‌ای حوصله و توان این رو داره که بارها و بارها یک مطلب رو بهتون توضیح بده و همچنان نفهمید؟

همچنین راجع به هر موضوع و درسی، ده‌ها استاد وجود دارند و اکثراً هم کیفیت‌شون خوبه. اینجا میشه در جلسات نمونه‌ای از هر کدوم شرکت کرد و اونی رو انتخاب کنیم که بیشتر ازش خوشمون میاد و مدلی درس میده که ما بیشتر می‌پسندیم.

چند علت دیگه هم میشه آورد برای برتر بودن آموزش دیجیتال بر آموزش فیزیکی که به نظرم لازم نیست. اگر کسی تا همین‌جا خونده باشه و قانع نشده باشه، با بیشتر نوشتن هم قانع نمیشه. کما این که هدف من هم اقناع کسی نبود و همین که نوشتم برام آرامش‌بخش بود :)